یک ضربالمثل قدیمی میگوید که «چاردیواری، اختیاری» اما انگار دامنه تعریف این «چاردیواری» برای برخی افراد فراتر از محیط خانه رفته و حتی اماکن عمومی را نیز ملک شخصی خود میدانند که میتوانند با هر نوع پوشش و رفتاری در آن حاضر شوند و توجهی به سایر مردم و همچنین ارزشهای اجتماعی ایرانیان نداشته باشند.
به گزارش رجانیوز، شهرهای شمالی کشور همیشه به عنوان یکی از اصلیترین مراکز تفریحی و گردشی ایران بوده و مردم از اقصی نقاط کشور برای گذران دوران تعطیلات خود به این استانها سفر میکنند. طبیعت بکر، ساحل و دریا، هوای مطبوع و مردم میزباننواز از جمله ویژگیهای این منطقه است که سبب شده تا میزان مسافرین به شمال کشور، روز به روز افزایش یابد.
اما در سالهای اخیر، پدیده «شهرکسازی» در سواحل دریای خزر به شدت داغ شده و به یک تب واگیر در میان سرمایهداران و ثروتمندان تبدیل شده است. خرید شالیزارها و زمینهای کشاورزی از کشاورزان و باغداران و فطع درختان و تبدیل زمینهای کشاورزی به شهرکهای مسکونی، پدیدهای است که این سالها رونق بسیاری داشته و مردم نیز از خرید ویلا در این شهرکها استقبال میکنند.
با این حال، عدم رعایت شرعیات و عرفیات از سوی ساکنین این شهرکها سبب شده تا مردم و گردشگرانی که برای استفاده از طبیعت و ساحل دریای خزر به این مناطق سفر میکنند، از فضای غیراخلاقی سواحل گلایه داشته باشند. از آنجایی که ساحل دریا به طور عمومی برای همه مردم باز و استفاده از آن آزاد است، برخی از ساکنین شهرکهای کنار دریا بدون توجه به اینکه این منطقه نیز یک فضای عمومی است و باید نسبت به رعایت قوانین اجتماعی در آن، اهتمام ورزید، اقدام به برگزاری مراسم غیراخلاقی با حرکات هنجارشکنانه میکنند.
حضور خودروهای گرانقیمت در سواحل، پخش موسیقیهای زننده با صدای بلند، حرکات غیراخلاقی و رقص مختلط و همچنین استفاده از پوششهای غیراسلامی، از جمله مواردی است که با اعتراض جدی مردم و گردشگران مواجه شده و حتی تذکر مردم به این افراد به قانونشکنان نیز سبب نشده تا آنان دست از اقدامات غیراخلاقی خود بردارند؛ یعنی وساحل دریای خزر که قرار است یکی از اماکن تفریحی برای خانوادههای ایرانی باشد، به محل عیاشی و اعمال منافی عفت عدهای خاص تبدیل شده است.
جالب اینکه این افراد در واکنش به هرگونه اعتراض، سواحل دریا را نیز ملک شخصی خود عنوان میکنند و این حق را برای خود قائلند که چون در فلان شهرک اختصاصی دارای ویلای شخصی هستند، پس میتوانند در ساحل دریای مشرف به شهرک نیز هرگونه تمایل دارند لباس بپوشند و دست به برگزاری مراسم غیراخلاقی و غیراسلامی بزنند.
به نظر میرسد در این زمینه لزوم توجه جدی نهادهای نظارتی وجود دارد و دستگاههای انتظامی باید ضمن برخورد با این پدیده شوم که مزاحمت جدی را برای مردم متدین به وجود آورده، زمینه را برای برچیده شدن این رسوم غلط و غیرشرعی فراهم کنند؛ مسالهای که قطعا با حمایت گسترده و جدی مردم و افکار عمومی روبرو خواهد شد و اساسا این یک مطالبه عمومی از سوی همه ایرانیان مومن و متدین است که قصد دارند تا با خانواده خود از سواحل دریای خزر برای تفریح و سرگرمی استفاده کنند.
مانند حادثه پونک که خانم محجبه در جواب امر به معروف مورد حمله قرار گرفت؟ منتظرالمهدی: آن خبر صحت نداشته است؛ البته حادثهای رخ داده است اما به این میزان که مطرح شده نبوده است. آیتالله جنتی هم موضوع را پیگیری کردند، ما هم اطلاعات و گزارشهایی تهیه کردیم که معلوم شد چنین چیزی نبوده است. بالاخره کسی که میخواهد دین را برپا کند، اقدامش تبعاتی دارد و شاید این اتفاقات هم بیفتد. اما اینکه کسی تذکری دهد و مورد هجمه طرف مقابل قرار گیرد، یقیناً اگر به پلیس مراجعه کند، پلیس از حق و حقوق آن فرد حمایت و دفاع میکند. پیگیریها نشان میدهد مقابل محل مورد ادعای درگیری، کانکس پلیس وجود دارد و اگر اتفاقی رخ دهد، بلافاصله مأموران متوجه میشوند. تحقیقات پلیس از حاضران، شاهدان و حتی رانندگان تاکسی صورت گرفت و از هرکسی که سؤال کردند گفتند اصلاً چنین اتفاقی رخ نداده است. مقداری خارج از دایره عقل است که مأمور پلیس ببیند اتفاقی افتاده و اقدامی نکند زیرا به آنها توصیه و یادآوری شده است که بهمحض رؤیت چنین حوادثی، فوراً مداخله کنند. موضوع قابل تأمل دیگر در این قضیه این است که هیچگونه گزارشی درباره حادثه به مرکز 110 اعلام و ثبت نشده است در حالی که الآن اگر کوچکترین درگیری در خیابان رخ دهد، فوراً یک نفر با 110 تماس میگیرد که در این موضوع نهتنها خود فرد بلکه هیچ تماسی از سوی هیچ شخصی با پلیس گرفته نشده است.
بلاگر:
به قسمتی که علامت گذاری شده خوب دقت کنید و بعد برید فیلم حادثه ی سال گذشته در میدان کاج رو هم ببنید.الباقی قضاوت با خودتون.
خواهرش بهش گفته بود «آخه دختر رو که تا حالا قیافه ش رو ندیده ای ، چه جوری می خوای بگیری؟ شاید کچل باشه.» گفته بود « اون کچله رو هم بالاخره یکی باید بگیره دیگه !» از قبل به پدر ومادرم گفته بودم دوست دارید مهرم چه باشد. یک جلد قرآن و یک اسلحه . این هم که چه جور اسلحه ای باشد، برایم فرقی نداشت. پرسید « نظرتون راجع به مهریه چیه ؟» گفتم « هرچی شما بگین.» گفت « یک جلد قرآن و یک کلت کمری. چه طوره؟» گفتم « قبول.» هیچ کس بهش نگفته بود. نظر خودش را گفته بود. قبلا به دوست هایش گفت بود« دوست دارم زنم اسلحه به دوش باشد.» روز عقد کنان بود. زن های فامیل منتظر بودند داماد را بینند. وقتی آمد، گفتم « اینم آقا داماد. کت و شلوار پوشیده و کراواتش رو هم زده، داره می آد.» مرتب وتمیز بود. با همان لباس سپاه . فقط پوتین هایش کمی خاکی بود. هرچه به عنوان هدیه ی عروسی به مان دادند، جمع کردیم کنار هم بهم گفت « ما که اینا رو لازم نداریم. حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟» گفتم « مثلا چی ؟» گفت « کمک کنیم به جبهه .» گفتم « قبول ! » بردمشان در مغازه ی لوازم منزل فروشی . همه شان رادادم، ده – پانزده تا کلمن گرفتم. مادرم نمی گذاشت ما غذا درست کنیم پدرم نسبت به غذا حساس بود؛ اگر خراب می شد، ناراحت می شد.تا قبل از عروسی برنج درست نکرده بودم. شب اولیکه تنها شدیم، آمد خانه و گفت « ما هیچ مراسمی نگرفتیم. بچه ها میخوان بیان دیدن . می تونی شام درست کنی؟» کته ام شفته شده بود. همان را آورد، گذاشت جلوی دوست هاش. گفت « خانم من آش پزیش حرف نداره ، فقط برنج این دفعه ای خوب نبوده وا رفته.»
انسانها در حرکات شخصی آزادی و خلاقیت دارند، لذا چپ دست بودن نیز جزء این آزادیهاست، در چپ دستی تا حدودی مسائل ارثی مداخله دارد، زیرا ژنتیک یک بعد از چپ دستی است و فرد در چپ دست بودن خود مقصر نیست و خود آن را انتخاب نکرده است. اشتباهات بزرگی بین عوام وجود دارد که چپدستی را یک نقص بزرگ میدانند این در حالی است که روانشناسان و پژوهشگران این دیدگاه را به شدت نفی میکنند و در مقالات علمی معتبر نیز اعلام شده است که چپ دستان هیچ مشکلی ندارند و نه تنها هوش آنان پایین نیست بلکه در موارد ضریب هوشی بسیار بالایی دارند و تنها تمایز آنها با یکدیگر افراد تفاوتهای حرکتی است. نگاه جامعه نسبت به افراد چپ دست باید تغییر کند، زیرا رشد کردن حق انسان است و چپ دستها رشد متمایزی نسبت به بقیه داشتهاند، این در حالی است که بسیاری از چپ دستها در خاطرات کودکی خود از موضوعاتی مانند تنبیه والدین برای انجام دادن کارهایشان با دست راست شاکی هستند که سبب پایین آمدن عزتنفس و برهم خوردن آرامش آنان در کودکی شده است و این موضوع مورد تایید روانشناسان است که والدین اولین کسانی هستند که به هنگام مشاهده چپ دست بودن کودک استرس فراوانی را تحمل میکنند، ولی با متعادل شدن نگاهها نسبت به این موضوع مشکلات چپ دستها حل میشود، لذا والدین میتوانند با دادن عزت نفس به فرزند چپ دست خود مشکلات احتمالی او را در جامعه حل کنند که در این راستا با القاء صحبتهایی مانند خلق آثار هنری فاخر توسط چپ دستها، اعتماد به نفس آنان را افزایش دهند. داشتن بیان صادقانه درخصوص چپ دست بودن و خصوصیات خاص آنان سبب میشود که کودک چپ دست به دلیل تمایز خود با دیگران خجالت زده نشود و روابط اجتماعی بالایی را بتواند برقرار کند. در واقع با این روش کودک به تربیت فعال عادت داده میشود. والدین کودکان چپ دست دقت داشته باشند که چپ دست بودن قوای جسمانی را نه تنها پایین نمیآورد بلکه چپ دستها به خوبی میتوانند از هر دو دست خود استفاده کنند، همچنین در مقالات علمی معتبر ذکر شده است چپدستها دارای هوش اجتماعی و هوش هیجانی بالا هستند، زیرا نیاز به قویتر بودن را در خود احساس میکنند و روابط اجتماعی خود را بالا میبرند.
برادر حسین احمدی ، پیکر شهیدی که به تازگی تفحص شده است ، نظاره می کند. پیکر این شهید که پس از 12 سال ، چهره نمایانده است ، ویژگی بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد. دست ها و پاهای جسد با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی ، به احتمال قوی ، زنده به گور گردیده است. سیم تلفن های دور پاها به خوبی مشخص است. این معامله ای است که بعثی ها با بسیاری از بسیجیان و پاسداران مظلوم گرفتار شده در حلقه ی محاصره ی فکه کردند.
آیا به راستی کسی جز این رزمندگان بی نام و نشان ، شایستگی اطلاق عنوان «فرزند خمینی» را دارد؟ کسانی تنها به عشقِ آن نایب امام عصر(عج) وحشینه ترین شکنجه ها را به جان خریدند و با گوشت و پوست و خون خود ، با امامِ عشق بیعت نمودند.
آی شما میراث داران روح الله ! وای بر روزگارتان ! پاهای بسته ی این بسیجی ، هشداری است هولناک برای شما ! هیچ یادتان هست کدام میراث حضرت روح الله است که خودش فرمود اگر از آن غفلت کنید ، گرفتار دوزخ الهی شده و خواهید سوخت؟
گفتم پدرشم، با من این حرف ها را ندارد. گفتم حسین ، بابا ! بده من لباساتو می شورم» یک دستش قطع بود. گفت « نه چرا شما؟ خودم یه دست دارم با دوتا پا . نیگا کن.» نگاه می کردم. پاچه ی شلوارش را تا زد بالا، رفت توی تشت.لباس هایش را پامال می کرد. یک سرلباس هایش را می گذاشت زیر پایش ، با دستش می چلاند. شهید حسین خرازی
بلاگر:
اگه امروز شهید خرازی و همسنگراش زنده بودن به ما چی میگفتن؟
بنظر من میگفتن شما حاضرید بخاطر یه مشت پسته ، یه لباس برن نما ، یه دوستی حرام ، یه ماشین مدل بالا ، یه سفره ی رنگی و...دین و عزت و غرورتون رو بفروشید چیزی که امثال من دست و جونمون رو براش دادیم.
واقعا خجالت میکشم که فردای قیامت به روی این مردا نگاه کتم و وقتی ازم پرسیدن چرا گذاشتی اینجوری بشه هیچی برای گفتن نداشته باشم،یعنی روم نمیشه بگم که نتونستم کاری کنم چون ضعیف بودم.
به گزارش «بهشت ایران» در اقدامی عجیب و البته معنادار دعای "اللهم عجل لولیک الفرج" از هدر پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری حذف شد. این در حالی است قبلاً به فاصله دقایقی از برگزاری مراسم تنفیذ کلیه اخبار و تصاویر دکتر محمود احمدی نژاد از این پایگاه اینترنتی حذف شده بود. رئیس جمهور سابق کشورمان طی 8 سال گذشته تمام سخنرانی ها و مصاحبه هایش را با قرائت این دعای شریف آغاز میکرد.
بلاگر:
دلیل این کار چی بوده؟آخه چه دلیلی میتونه برای این کار وجود داشته باشه.از درس خونده ی انگلیس بیشتر از این هم انتظار نمیره.